صفحه ٦٧

با توجه به سخن رسول خدا (ص) مى توان جايگاه تمدن حاكم بر غرب را ارزيابى كرد و فرهنگ غفلت از مرگِ حاكم بر آن فرهنگ را نشانه ى بى خردى آن فرهنگ دانست و آثار آن تمدن را نيز بايد بر اساس همين نگاه ارزيابى نمود. ممكن است به جهت غلبه ى فرهنگ غربى بر روح و روان ما تصور شود سخن پيامبر (ص) با واقعيت جامعه ى امروز منطبق نيست ولى عنايت داشته باشيد پيامبران عليهم السلام از حقيقت زندگى و سنت جارى در عالم سخن مى گويند، آيا بايد زندگى خود را مطابق سنت هاى جارى در عالم نمود و يا گمان كنيم مى توان مخالف سنت هاى ثابت و جارى در عالم عمل كرد بدون آن كه دچار بحران هاى گوناگون شويم؟ آيا بايد از پيامبر (ص) پيروى كرد با آن درك عميقى كه از ظرائف موجود در عالم هستى دارند، يا از تمدن جديد كه بسيارى از حقايق عالم را ناديده گرفته و بشر را مشغول ناكجاآباد كرده است؟ طبيعى است كه بايد هر فرهنگى كه بخواهد نگاه دينى به عالم را از منظر زندگى جامعه به حاشيه ببرد دشمن انسانيت به حساب آورد، زيرا جامعه را به امورى مشغول مى كند كه هيچ نقشى در سعادت حقيقى آن ندارد. با توجه به اين نكته است كه بايد تأكيد كنيم وظيفه ى هر انسانى است كه جامعه را با دين هماهنگ كند، نه اين كه دين را هماهنگ فرهنگى نمايد كه به كلى از ابديت‏