صفحه ٦٥

نمايد. اين مادر نمى تواند بدحجابى امروز دخترش را به ناسازگارى فرداى آن دختر با همسرش متصل كند، مانند حيوانات كه نمى توانند آينده را درست تجزيه و تحليل نمايد، چون واقعى بودن ارتباطِ حال با آينده را درك نمى كنند. بر عكسِ انسانِ مؤمن كه با آن وسعت بينش الهى كه پيدا مى كند، حتى مى تواند رابطه ى امروز خود را با قيامت و ابديت خود درك كند و نه تنها قيامت را نزديك مى بيند بلكه همين حالا اعمال خود را در قيامت ارزيابى مى كند و چون از ياد مرگ غفلت نكرده همراه ارزيابى كار هايش تا ابديتِ خود وسعت دارد.
چنان كه عرض شد پيامبران آمدند تا ما را مرگ انديش كنند. مولوى در مثنوى داستان دعواى مردم با پيامبران را ذكر مى كند:
مردم به پيامبران مى گفتند ما راحت زندگى مى كرديم، مى خورديم و خوش بوديم بدون نگرانى از آينده، شما آمديد ما را از آينده نگران كرديد.

         طوطى نقل و شكر بوديم ما             مرغ مرگ انديش گشتيم از شما

ما مرغ مرگ انديش نبوديم تا نگران آينده باشيم، اصلًا آينده را نمى فهميديم، طوطى نقل و شكر بوديم، مثل‏