صفحه ١٦

با آرامش درونى، زندگى دنيايى را رها كند. چنين كسى بر مرگ و زندگى فرمان مى راند و در نتيجه هم خوب زندگى مى كند و هم خوب مى ميرد.
معجزه ى بزرگ انبياء پرورش انسان هايى بود كه بتوانند زندگى خود را هم اكنون در افقى بالاتر از زندگى زمينى صعود دهند و با زندگى در آن افق كه زندگى با حقايق است ديگر روزمرگى ها را زندگى به حساب نياورند، چنين انسان هايى تا ابديتِ خود اوج گرفته اند و هم اكنون در بهشت هايى زندگى مى كنند كه «عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ»؛ «1» به وسعتى كه همه ى زمين و آسمان در آن جاى مى گيرد، اين جاست كه بايد تأكيد كرد، چشم بستن از مرگ، مرگ را از بين نمى برد، بلكه سبب بد مردن خواهد شد، همچنان كه سبب بد زندگى كردن مى شود.
انبياء عليهم السلام آمدند تا انسان از نظارت بر مرگ غافل نباشد و مواظب باشد تا «ياد مرگ» نميرد. آرى؛ پيامبران آمدند تا نگذارند «ياد مرگ» بميرد، به ما تذكر دادند: «وَأَنفِقُوا مِمَّا