صفحه ١٤

هماهنگ و پابر جاست و در ميان معارف اسلامى و دستورهاى دينى تنها نماز است كه نقش اساسى را در حفظ آن ايفا مى كند و حكم ستون براى اين مجموعه را دارد . بدين ترتيب به آنان كه نمازشان ترك شده است يا از اول تارك صلوة بوده اند و آنان كه نمازشان فقط ايستادن و خم شدن و سر بر مهر گذاردن است و از روح و محتواى نماز بهره اى نبرده اند بايد گفت كه مشكل بزرگى براى خويش به وجود آورده و بر مابقى معارف و دستورهاى دينى خود لطمه وارد ساخته اند.
اما آنان كه به نماز اهميت مى دهند و آن را بزرگ شمرده به آداب و شرايط باطنى و ظاهرى آن توجه ويژه اى دارند بالطبع به دنبال بقيه دستورهاى دينى و وظايف شرعى مى دوند و در صدد انجام تكاليف الهى خويش بر مى آيند. هر كس به هر اندازه از نماز بهره معنوى و روحانى ببرد، به همان اندازه در امور زندگانى خويش به صورت فردى يا جمعى به وظايف دينى بيشتر پايبند بوده از ظاهر و باطن خود مراقبت بيشترى به عمل مى آورد و به همان اندازه نيز به خداوند تبارك و تعالى نزديكتر شده، تكامل مى يابد.
پس بايد گفت كه مى توان با نماز حقيقى، آن نمازى كه رسول خدا را به معراج برد مومنين را به معراج مى برد، آن نمازى كه در آن حضرت على (ع) ضربت شمشير بدبخت ترين انسانها از اولين و آخرين را درك نمى كند، آن نمازى كه وقتى هر يك از ائمه مى خواستند آن را بر پاى دارند چهره ايشان بر افروخته مى شد و دستان و پاهاى مباركشان لرزان مى گشت، به قدر توانايى به سوى خدا رفت . نمازى اين چنين نشان مى دهد كه نمازگزار حقيقتا و از روى صدق و صفا و راستى مى خواهد رو به سوى خدا رود و از هر آنچه غير از رضاى الهى در آن است اجتناب كند.