3- كودكان يتيم، حقّ مالكيّت دارند. «أَمْوالَهُمْ»
4- ممانعت، تبديل وكاستن از مال يتيم، گناه بزرگ است. «إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً»
5- گناهان، كبيره و صغيره دارند. «حُوباً كَبِيراً»
سوره النساء، آيه 3
وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلَّا تَعُولُوا «3»
و اگر مىترسيد كه عدالت را دربارهى (ازدواج با) دختران يتيم مراعات نكنيد، (از ازدواج با آنان صرفنظر نماييد و) با زنان دلخواه (ديگر) ازدواج كنيد، دوتا، سهتا، يا چهار تا. پس اگر ترسيديد كه (ميان همسران) به عدالت رفتار نكنيد، پس يك همسر (كافى است) يا (به جاى همسر دوّم از) كنيزى كه مال شماست (كام بگيريد، گرچه كنيز هم حقوقى دارد كه بايد مراعات شود) اين نزديكتر است كه ستم نكنيد.
نكته ها:
بعضى مردان، دختران يتيم را براى تكفّل و سرپرستى به خانه مىبردند، بعد هم با آنان، با مهريه ى كم ازدواج كرده و به آسانى هم آنان را طلاق مىدادند. آيه نازل شد كه اگر از بىعدالتى بيم داريد، با زنان ديگر ازدواج كنيد. آيه ى قبل، درباره ى رعايت عدالت در اموال يتيمان بود، اين آيه، فرمان عدالت در ازدواج با دختران يتيم است.
درباره ى حكمتِ تعدّد زوجات، مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
الف: تلفات مردها در جنگها و حوادث بيشتر است و زنانى بيوه مى شوند.
ب: جوانان، كمتر حاضرند با بيوه ازدواج كنند.
ج: همه ى زنان بيوه و بى همسر، تقواى كافى و قدرت كنترل خود را ندارند.
د: زنان در هرماه، مدّتى عذر دارند و مسائل زناشويى تعطيل است.
نتيجه آنكه براى حفظ حقوق بيوه ها طبق شرايطى مرد مىتواند همسر دوم بگيرد تا