صفحه ٥٠

پس بنگريد مجازات من نسبت به آنها چگونه بود»؟! (فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ).
شهرهاى ويران شده آنها در زير ضربات كوبنده مجازات الهى در نزديكى شما و در مسيرتان به سوى شام قرار دارد، آنها را آيينه عبرت بگيريد، كه نه سنّت الهى تغيير پذير است و نه شما از آنها برتريد!
 (آيه 46)- انقلاب فكرى ريشه هر انقلاب اصيل: در اين آيه و آيات آينده كه بحثهاى اواخر اين سوره را تشكيل مى دهد بار ديگر به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله دستور مى دهد كه آنها را با دلائل مختلف به سوى حق دعوت كند، و از گمراهى باز دارد.
نخست به خمير مايه همه تحولات و دگرگونيهاى اجتماعى و اخلاقى و سياسى و اقتصادى و فرهنگى اشاره كرده، و در جمله هايى بسيار كوتاه و پرمحتوا مى گويد: «به آنها بگو: من تنها شما را به يك چيز اندرز مى دهم، و آن اين كه براى خدا قيام كنيد؛ دو نفر، دو نفر، با يك نفر، يك نفر، سپس انديشه كنيد» (قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى  وَ فُرادى  ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا).
يعنى در همه چيز، در زندگى معنوى، در زندگى مادى، در مسائل مهم، در مسائل كوچك، و خلاصه در هر كار بايد نخست انديشه كرد، ولى از همه مهمتر، انديشه براى پيدا كردن پاسخ اين چهار سؤال است:
از كجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به كجا مى روم؟ و اكنون در كجا هستم؟
 «اين دوست و همنشين شما (محمّد) هيچ گونه انحراف فكرى و جنون ندارد» (ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ).
بلكه «او فقط بيم دهنده شماست در برابر عذاب شديد الهى» (إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ).
آيه فوق عصاره دين و خمير مايه تكامل و پيشرفت انسان را همين انديشه و تفكر مى داند.
 (آيه 47)- در آيه قبل سخن از دعوت به تفكر، و نفى هر گونه عدم تعادل روحى از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بود. در اين آيه سخن از عدم مطالبه اجر و مزد در برابر