اين سخن بدان معنى نيست كه انسان دست از تلاش و كوشش لازم براى زندگى بردارد، بلكه هدف اين است كه داشتن امكانات اقتصادى و نيروى انسانى فراوان هرگز معيار ارزش معنوى انسانها در پيشگاه خدا نمى شود.
سپس به معيار اصلى ارزشهاى انسانها و آنچه مايه تقرب به درگاه خدا مى شود پرداخته و به صورت يك استثنا مى گويد: «مگر كسانى كه ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند كه براى آنها در برابر اعمالشان پاداش مضاعف است، و در غرفه هاى بهشتى در نهايت امنيت به سر مى برند» (إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ).
بنابر اين تمام معيارها به اين دو امر باز مى گردد «ايمان» و عمل «صالح».
اينجاست كه قرآن با صراحت بى نظيرش قلم بطلان بر تمام پندارهاى انحرافى و خرافى در زمينه عوامل قرب به پروردگار كشيده.
(آيه 38)- در اين آيه گروه مقابل آنها را توصيف كرده، مى گويد: «اما آنها كه براى انكار و ابطال آيات ما تلاش و كوشش مى كنند (نه خود ايمان دارند و نه اجازه مى دهند ديگران در راه حق گام نهند) در حالى كه چنين مى پندارند كه مى توانند از چنگال قدرت ما فرار كنند، آنها در عذاب دردناك روز قيامت احضار مى شوند» (وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ).
آنها همان كسانى هستند كه با استفاده از اموال و اولاد و نفرات خود به تكذيب انبيا پرداخته و به وسوسه خلق خدا مشغول شدند.
(آيه 39)- بيزارى معبودان از عابدان: بار ديگر در اينجا به پاسخ گفتار آنها كه اموال و اولاد خود را دليل بر قرب خويش در درگاه خداوند مى پنداشتند باز مى گردد، و به عنوان تأكيد مى گويد: «بگو: پروردگار من روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد گسترده يا محدود مى كند» (قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ).
سپس مى افزايد: «آنچه را در راه خدا انفاق كنيد خداوند جاى آن را پر مى كند و او بهترين روزى دهندگان است» (وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ
برگزیده تفسیر نمونه جلد4
سوره سبأ