صفحه ٣٠

بخواهيم به زمين دستور مى دهيم پيكر آنها را در خود فرو برد» زلزله اى ايجاد شود، زمين شكاف بردارد و در ميان آن دفن گردند! (إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ).
 «و يا (اگر بخواهيم) فرمان مى دهيم قطعات سنگهاى آسمانى بر آنها فرو بارد» و خودشان و خانه و زندگيشان را در هم بكوبد (أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ).
آرى «در اين موضوع، نشانه روشنى است (بر قدرت خداوند و توانايى او بر همه چيز، اما براى هر بنده اى كه به سوى خدا بازگردد» و فكر و انديشه خود را به كار گيرد (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ).
ما كه از هر سو در قبضه قدرت او قرار داريم چگونه مى توانيم توانائيش را بر معاد انكار كنيم! و يا چگونه مى توانيم از حوزه حكومت او فرار نمائيم.
 (آيه 10)- مواهب بزرگ خدا بر داود! از آنجا كه در آيه قبل سخن از «عبد منيب» و بنده توبه كار بود و مى دانيم اين توصيف در بعضى از آيات قرآن (ص/ 24) براى داود پيامبر ذكر شده است؛ چه بهتر كه گوشه اى از حال اين پيامبر بزرگ و فرزندش سليمان به عنوان يك الگو بازگو شود و بحث گذشته تكميل گردد.
ضمنا هشدارى باشد براى همه كسانى كه نعمتهاى خدا را به دست فراموشى مى سپرند و به هنگامى كه بر اريكه قدرت مى نشينند خدا را بنده نيستند.
آيه مى گويد: «ما به داود از فضل خود نعمتى بزرگ بخشيديم» (وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا).
بعد از اين اشاره سر بسته به شرح آن مى پردازد و قسمتى از فضائل معنوى و بخشى از فضيلتهاى مادى داود را بدين گونه شرح مى دهد: ما گفتيم «اى كوهها! با داود هم صدا شويد و همچنين شما اى پرندگان با او هم آواز گرديد» و هر گاه او ذكر و تسبيح خدا مى گويد زمزمه را سر دهيد (يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ).
در روايتى از امام صادق عليه السّلام مى خوانيم: «داود به سوى دشت و بيابان خارج شد، و هنگامى كه زبور را تلاوت مى كرد هيچ كوه و سنگ و پرنده اى نبود مگر اين كه با او هم صدا مى شد».