صفحه ٦٤

دیگر که شاید خوانندگان از نویسنده نسبت به آن آشناترند، اینها همه در جاى خود خوب است و جالب.
ولى متأسفانه مصیبت از آنجا شروع مى شود که دعوت شوندگان، چنان مسابقه اى با هم در لباسهاى تجمّلى و آرایشهاى جلف و زننده، و آویختن انواع زینت آلات به خود مى دهند که گاه عروس در میان آنها گم مى شود! و طبیعى است که در چنین جلسه شومى همه در اندیشه خودآرایى و خودنمایى هستند.
واى بر آن وقتى که پاى مردان نیز به بهانه هاى مختلف به این مجلس باز شود و اختلاط برقرار شود، و فیلمبرداران و عکّاسان از این مراسم که یکپارچه گناه و معصیت و نافرمانى خداست عکس و فیلم بردارند، و به گناهان خود رنگ جاودانگى بزنند!
چه بهتر که شرح این فجایع را رها کنیم و به سراغ خانواده نمونه اى برویم که به راستى آنچه خوبان همه دارند آنها به تنهایى دارند.
از خطبه هاى عقد بانوى اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) شروع مى کنیم:
خطبه اى که خدا خواند; خطبه اى که رسول الله(صلى الله علیه وآله)